ExploreIt

ExploreIt

این وبلاگ در مورد بسیاری از عجایب، راز ها و گمانه زنی های دنیای ما برای شما صحبت می کند. لذت دیدن عجایب و به دست آوردن اطلاعات عمومی را به خوبی تجربه کنید.
ExploreIt

ExploreIt

این وبلاگ در مورد بسیاری از عجایب، راز ها و گمانه زنی های دنیای ما برای شما صحبت می کند. لذت دیدن عجایب و به دست آوردن اطلاعات عمومی را به خوبی تجربه کنید.

هالیوود، مرکز صنعت فیلم سازی آمریکا

هالیوود

امروزه کمتر کسی پیدا می شود که نام هالیوود را نشنیده باشد، همه ما هالیوود را با صنعت فیلم سازی آن می شناسیم. هالیوود ناحیه ای در شمال غربی مرکز شهر لس آنجلس است که در ایالت کالیفرنیا آمریکا واقع شده است. هالیوود مرکز حضور بسیاری از مهم ترین و مشهورترین استودیوهای فیلم‌سازی، ستارگان سینما و تلوزیون است، صنایع فیلم سازی مهمی چون جلوه‌ها، تدوین، وسایل فیلم، پیش تولید، و کمپانی‌های نور در هالیوود قرار دارند. مراسم اهدای جوایز موسیقی، سینما و تلویزیون مانند اسکار و گلدن گلوب و… در سالن ها و تئاترهای مشهور هالیوود برگزار می شوند. به دلیل همین عوامل امروزه هالیوود علاوه بر مرکز فیلم سازی به یک جاذبه توریستی معروف نیز تبدیل شده است. سالیانه میلیون ها توریست از داخل و خارج برای بازدید از این مکان به لس آنجلس سفر می کنند.

نگاهی بر پیشینه شکل گیری هالیوود

هوبارت جونستون وایتلى را می توان پایه گذار هالیوود کنونی دانست. وایتلی یک توسعه دهنده املاک و مستغلات بود که پیش از این، بیش از صد شهر در سراسر غرب ایالات متحده تأسیس کرده بود. وایتلی با خرید یک مزرعه ۱۹۰ هکتاری، برنامه ساخت و توسعه یک شهر جدید را در ذهن خود می پروراند، و در نهایت تصمیم خود را با شهردار نیز مطرح کرد. دائیده ویلکوکس که برای کمک به توسعه هالیوود زمینی را اهدا کرد بود، نام هالیوود را از ایوار وید، همسایه خود از هالی کنیون و سرمایه گذار برجسته و دوست وایتلی، الهام گرفت. او همین نام را به شوهرش، هاروی اچ ویلکوکس توصیه کرد.

در سال ۱۹۰۲، هتل هالیوود توسط وایتلی، که رئیس بلوار و شرکت توسعه لس پاسیفیک بود، افتتاح شد، هدف وایتلی از ساخت این هتل، جلب خریداران زمین بود. قرار بود این هتل در آینده نزدیک در سطح بین المللی شناخته شود. هتل هالیوود سال های زیادی مرکز زندگی و خانه ستاره های معروف بود. وایتلی برای پیشرفت و تبلیغ این منطقه، هزاران برنامه و امکانات را طرح ریزی نمود و میلیون ها دلار هزینه کرد.

هالیوود در ۱۴ نوامبر ۱۹۰۳ با ۸۸ رای موافق و ۷۷ رای مخالف به عنوان شهر ثبت گردید. در سال ۱۹۱۰، شهر به منظور تأمین آب کافی و دستیابی به سیستم فاضلاب شهری، به ادغام با شهر لس آنجلس رای داد. با اضافه شدن هالیوود به لس آنجلس، نام خیابان پراسپکت (Prospect Avenue) به بلوار هالیوود تغییر یافت و تمام شماره های خیابان ها نیز تغییر کردند.

هالیوود،-مرکز-صنعت-فیلم-سازی-آمریکاحضور صنعت فیلمبرداری در هالیوود

تا سال ۱۹۱۲، شرکت های بزرگ تولید فیلم معمولا در نزدیکی یا در لس آنجلس تولید فیلم می کردند. در اوایل دهه ۱۹۰۰، بیشترین حق ثبت امتیاز اختصاری فیلم ها توسط شرکت Motion Picture Patents توماس ادیسون در نیوجرسی انجام می شد؛ این امر باعث می شد که در اغلب موارد از سازندگان فیلم ها برای متوقف کردن تولیدات خود شکایت شود. برای فرار از این امر، سازندگان فیلم به سمت غرب و به لس آنجلس نقل مکان کردند، جایی که تلاش برای اجرای حق ثبت امتیاز انحصاری ادیسون راحت تر بود.

منطقه هالیوود دارای آب وهوا معتدلی بود و به همین سبب دسترسی سریع به تنظیمات مختلف مربوط به فیلم سازی را ممکن می ساخت. شهر لس آنجلس رفته رفته پایتخت صنعت فیلم سازی در ایالات متحده شد. وجود طبیعتی چون کوه ها و دشت ها و قیمت پایین زمین، هالیوود را به مکانی مناسب برای ایجاد استودیوهای فیلم سازی تبدیل کرد.

در سال ۱۹۱۰، کارگردان معروف دی. گریفیث اولین کسی بود که در هالیوود فیلم متحرک را برای شرکت بیوگرافی ساخت. او یک یک فیلم کوتاه ۱۷ دقیقه ای را در کالیفرنیای قدیم فیلمبرداری کرد. اولین فیلم نیز توسط یک استودیوی هالیوودی به نام شرکت فیلمبرداری نستور (Nestor Motion Picture Company)  در ۲۶ اکتبر ۱۹۱۱ فیلمبرداری شد. خانه هوبارت وایتلی به عنوان محل فیلمبردار استفاده شد. این فیلم بدون نام در وسط نخلستان آن ها در گوشه خیابان وایتلی و بلوار هالیوود فیلمبرداری شد.

اولین استودیوی هالیوود، شرکت نستور، در اکتبر ۱۹۱۱ توسط شرکت قنطورس (Centaur) تأسیس شد. چهار شرکت بزرگ فیلم سازی پارامونت پیکچرز، برادران وارنر، آر.ک.ئو و کلمبیا دارای استودیوهایی در هالیوود بودند. در دهه ۱۹۲۰، هالیوود تبدیل به پنجمین صنعت بزرگ فیلم سازی در کشور شد. هالیوود به­دلیل تصاویر کشیدن صحنه های پر زرق­و­برق از صنعت فیلم به “شهر پر زرق­و­برق” (Tinseltown) و “کارخانه رویاها” معروف شد.

هالیوود-کجاست؟توسعه هالیوود در دهه های اخیر

در سال ۱۹۲۳ در هالیوود هیلز، برای تبلیغ توسعه مسکن تابلوی بزرگی با عنوان HOLLYWOODLAND ساخته شد. در سال ۱۹۴۹، دفتر بازرگانی هالیوود برای تعمیر و بازسازی تابلو با شهر لس آنجلس قراردادی را منعقد کرد. در این توافق­نامه شرط شده بود که کلمه LAND از HOLLYWOOD حذف شود تا تابلو به جای توسعه مسکن، تنها به منطقه اشاره کند. امروزه این تابلو بزرگ به نمادی برای شهر لس آنجلس و حتی آمریکا تبدیل شده است.

در اوایل دهه ۱۹۵۰، آزادراه هالیوود در گوشه شمال شرقی هالیوود احداث شد. ساختمان کپیتال رکوردز در خیابان واین، درست در شمال بلوار هالیوود نیز در سال ۱۹۵۶ ساخته شد. در سال ۱۹۵۸، طرحی مبنی بر  پیاده‌رو مشاهیر هالیوود، با هدف ادای احترام به هنرمندان و سایر عوامل قابل توجه در صنعت سرگرمی، مطرح شد. پیاده‌رو مشاهیر هالیوود در در ۸ فوریه ۱۹۶۰ به صورت رسمی افتتاح شد. امروزه در این پیاده‌رو نام مشاهیر زیادی از سرتاسر دنیا حک شده است و علاقه مندان بسیاری را به این خیابان جذب می کند.

در نهایت در سال ۱۹۸۵، منطقه تجاری و تفریحی بلوار هالیوود در فهرست ثبت ملی اماکن تاریخی ثبت گردید. تئاتر دالبی که در سال ۲۰۰۱ با عنوان تئاتر کوداک در مرکز خرید هالیوود و هایلند افتتاح شد، محل برگزاری مراسم اسکار است. این مرکز خرید در محلی قرار دارد که هتل تاریخی هالیوود قبلاً در آن قرار داشته است. بین سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ بیش از ۱۲۰۰ هتل به منطقه هالیوود اضافه شده است. چهار هزار آپارتمان جدید و بیش از سی پروژه ساختمانی مختلف نیز ​​در سال ۲۰۱۹ احداث شد.

هالیوود-آمریکامکان های معروف هالیوود

 

  • میدان CBS کلمبیا
  • استودیو چارلی چاپلین
  • گنبد سینراما
  • چهارراه جهان
  • تئاتر دالبی
  • تئاتر ارل کارول
  • تئاتر ال کاپیتان
  • فروشگاه فردریک هالیوود
  • تقاطع گوور گلچ
  • تئاتر چینی گرامن
  • تئاتر مصری گرامن
  • ساختمان هالیوود و وسترن
  • مرکز هالیوود و هایلند
  • تقاطع هالیوود و واین
  • قبرستان هالیوود برای همیشه
  • موزه میراث هالیوود
  • تئاتر هالیوود پالادیوم
  • معبد ماسونی هالیوود
  • موزه هالیوود
  • پیاده رو مشاهیر هالیوود
  • موزه موم هالیوود
  • موزه مادام توسو هالیوود
  • رستوران موسو و فرانک گریل
  • هتل روزولت

 

برگزاری رویدادهای ویژه در هالیوود

  • جوایز آکادمی اسکار در اواخر فوریه / اوایل مارس هر سال در منطقه هالیوود برگزار می شود. تا قبل از سال ۲۰۰۴، این رقابت در اواخر ماه مارس یا اوایل آوریل برگزار می شد. از سال ۲۰۰۲، جوایز آکادمی اسکار در خانه جدید خود در تئاتر دالبی (کوداک سابق) در بلوار هالیوود و خیابان هایلند برگزار می شود.

 

  • رژه کریسمس هالیوود رژه سالانه ای است که یکشنبه پس از روز شکرگذاری در هالیوود برگزار می شود. این رژه مسیری ۵.۶ کیلومتری را در امتداد بلوار هالیوود دنبال می کند، سپس در امتداد بلوار سانست بازمی گردد. افراد مشهور مختلفی در میان شرکت کنندگان آن حضور دارند. رژه سال ۲۰۰۶ در ۲۶ نوامبر، هفتاد و پنجمین دوره رژه کریسمس بود.

 

  • نیم ماراتن هالیوود یک رویداد سالانه دو در مسافت نیمه ماراتن ۲۱.۰۹۷۵ کیلومتر است که هر بهار در هالیوود برگزار می شود. این مسابقه در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد و از آن زمان هر سال برای جمع آوری کمک های مالی و آگاهی برای پناهگاه های جوانان بی خانمان لس آنجلس برگزار می شود. این مسابقه از بلوار هالیوود آغاز می شود و از محله های سیلورلیک لس آنجلس عبور می کند ، سپس در پیاده روی مشاهیر هالیوود در خیابان واین به پایان می رسد.

در ۶۰ سال اخیر چه گونه‌های جانوری مهمی منقرض شدند؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه

در سال ۱۹۸۰ میلادی دانشمندان با یک اتفاق مهم شوکه شدند: کشف یک تنوع خارق‌العاده از حشرات در جنگل‌های استوایی… این اتفاق عجیب حاصل یک مطالعه‌ی ظاهراً ساده بود. در حقیقت ماجرا این‌طور رقم خورد که پژوهشگران در حین مطالعه بر روی تنها ۱۹ درخت از جنگلهای استوایی کشور پاناما قریب ۱.۲۰۰ گونه سوسک جدید را شناسایی کردند. نکته جالب اینجا بود که از این تعداد گونه ۸۰ درصدشان جزو ناشناخته‌ها بودند. همین اتفاق ساده محققان موسسه منابع جهانی را بدین جمع‌بندی رساند: «دانش ما از کره‌ی زمین هنوز بسیار بسیار محدود و ناچیز است، حداقل ما امروز می‌دانیم که در فلان کهکشان چند ستاره وجود دارد ولی با کمال تاسف هنوز نمی‌دانیم که در کره زمین دقیقاً چه تعداد گونه زیست می‌کند و چه تعداد از آنها منقرض شده یا اینکه قرار است که بزودی منقرض شود.»

در این جمع‌بندی ساده چند نکته جالب نهفته است:

۱. وقتی ما نمی‌دانیم روی کره زمین چه تعداد گونه زیست می‌کند، پس چطور قرار است که بفهمیم چه تعداد گونه در حال انقراض هستند؟

۲. شواهد و قراین موجود حاکی از این واقعیت غیرقابل انکار است که شرایط برای زندگی موجودات زنده آن‌طور که باید و شاید ایده‌آل نیست. بسیاری از گونه‌های جانوری و حتی گیاهی در زیستگاه‌های متعددی با کاهش جمعیت جدی مواجه هستند و برخی دیگر نیز سال‌هاست که دیده نشده‌اند.

۳. یک مثال ساده از همین تعداد گونه‌ی شناخته‌شده ما را به نتیجه جالبی می‌رساند. فرض کنید که در روی کره زمین ۱۰۰ میلیون گونه‌ی مختلف زیست می‌کند و نرخ انقراض تعیین‌شده برای این تعداد سالانه تنها قریب ۰.۰۱ درصد است. آیا می‌دانید که همین نرخ به ظاهر اندک معرف حذف چه تعداد گونه در سال است؟ پاسخ به این سوال تکان‌دهنده است:

با این وضعیت سالانه ۱۰ هزار گونه برای همیشه از صفحه‌ی گیتی محو می‌شوند. عمق فاجعه زمانی بیشتر مشخص خواهد شد که بدانید این آمار تنها مربوط به گونه‌های شناخته‌شده است در حالیکه در روی کره زمین هنوز تعداد بسیار زیادی گونه اعم از جانوری یا گیاهی وجود دارد که در دنیای علم شناخته‌شده نیستند.

صندوق جهانی طبیعت (WWF) نرخ انقراض گونه‌ها را سالانه معادل ۰.۰۱ تا ۰.۱ درصد تخمین زده است. اگر دست پایین این آمار یعنی ۰.۰۱ درصد رقمی واقعی باشد، بدان معنا خواهد بود که بعنوان مثال از مجموع تقریبی ۲ میلیون گونه مختلفی که بر روی کره زمین زیست می‌کنند، هر ساله بین ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ گونه برای همیشه منقرض و از صفحه روزگار محو می‌شوند. این آمار به راستی تکان‌دهنده است.

چرا انقراض اهمیت دارد؟

برای بسیاری از ما گونه‌های در معرض خطر و حتی گونه‌های منقرض شده، نمادی از یک روند طبیعی هستند. بسیاری باور دارند که انقراض حیوانات یا حتی گیاهان یک پروسه‌ی طبیعی است یعنی اگر گونه‌ای در طبیعت منقرض می‌شود نباید آن را خیلی جدی گرفت چرا که این اساس کار طبیعت است. این باور از جهاتی درست است اما زمانی معنادار خواهد بود که چند سوال مهم را در وهله نخست پاسخ دهیم:

۱. آیا نرخ انقراض یک نرخ طبیعی است؟ یعنی آیا ما انسان‌ها تاثیری در سرعت بخشیدن بدان نداریم؟ آیا کل ماجرا حاکی از یک روند طبیعی است؟

۲. چرا گونه‌های در معرض خطر یا حتی گونه‌های منقرض شده اهمیت دارند؟

۳. آیا وضعیت کنونی می‌تواند بر زیست انسان‌ها و سلامت آن‌ها نیز تاثیرگذار باشد؟

شواهد و آمارها نشان می‌دهد که در زمان حاضر بیشتر از هر برهه‌ی زمانی دیگر انقراض گونه‌ها معنادار شده است. دانشمندان باور دارند که ما هم‌اکنون در ششمین عصر انقراض بزرگ زمین زیست می‌کنیم. پنجمین انقراض بزرگ زمین قریب ۶۵ میلیون سال پیش یعنی زمانیکه دایناسورها برای همیشه از صفحه گیتی محو شدند، اتفاق افتاد. اما متاسفانه شواهدی در دست است که نشان می‌دهد، ما نیز درست با همان سرعت گونه‌های مختلف جانوری و گیاهی را به سمت سراشیبی انقراض سوق می‌دهیم. کره زمین در این برهه خاص زمانی هر ساله بین ۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار گونه را از دست می‌دهد، این بدان معناست که نرخ انقراض بین ۱۰۰۰ تا ۱۰ هزار بار بیشتر از نرخ طبیعی است. همانطور که در مثال‌های پیشین هم گفته شد، نقش ما انسان‌ها در این انقراض غیرطبیعی غیرقابل انکار است. ما بسیاری از گونه‌ها را در حالی از دست می‌دهیم که هنوز اطلاعات درستی از دلیل حضورشان در طبیعت نداریم، بسیاری از این گونه‌ها می‌توانند سلامت و بقای خود ما را تضمین کنند و درست به همین دلیل است که همه ما انسان‌ها بایستی در برابر این مساله جدی‌تر از گذشته باشیم.

دانشمندان باور دارند که ما هم‌اکنون در ششمین عصر انقراض بزرگ زمین زیست می‌کنیم. نرخ انقراض کنونی بین ۱۰۰۰ تا ۱۰ هزار بار بیشتر از نرخ طبیعی است.

گونه‌های جانوری مهمی که در ۶۰ سال اخیر از دست دادیم

ببر مازندران

ببرها بزرگترین عضو خانواده‌ی گربه‌سانان هستند. رنگ پشت آن‌ها زرد متمایل به نارنجی و زیر بدنشان سفید همراه با نوارهای قهوه‌ای باریکی است که تقریباً تمام سطح بدن را پوشانده‌اند. پشت گوش ببرها سیاه است و لکه سفیدی هم در وسط آن دیده می‌شود. ببر مازندران یکی از زیرگونه‌های ببر در کشور ما بوده که در گذشته پراکندگی وسیعی در مناطق جنگلی خزر از آستارا تا پارک ملی گلستان و شبه جزیره میانکاله داشته است. تخریب زیستگاه، شکار بی‌رویه و مسموم کردن لاشه‌ی حیواناتی که ببرها از آن تغذیه می‌کرده‌اند از جمله مهمترین دلایل انقراض همیشگی این حیوان در دهه‌ی ۱۳۳۰ در ایران عنوان شده است. شواهد حاکی از آن است که آخرین ببر مازندران در پارک ملی گلستان شکار شد. متاسفانه حتی یک نمونه هم از این جانور نه‌تنها در نیزارها و بوته‌زارهای مناطق جنگلی خزر بلکه حتی در باغ‌وحش‌های سرتاسر جهان باقی نمانده است. لازم به ذکر است که باغ‌وحش‌ها در نگهداری و تکثیر گونه‌های جانوری در معرض خطر انقراض نقش بسیار مهمی را ایفاء می‌کنند یعنی اگر چنانچه حداقل یک جفت از این گونه در یک باغ‌وحش نگهداری می‌شد، امروز شاهد این فاجعه بزرگ نبودیم. بدیهی است که گونه‌هایی که در اسارت تکثیر داده می‌شوند، با گونه‌های وحشی بسیار متفاوت هستند و شاید هیچگاه توان بازگشت به طبیعت را نداشته باشند اما تجارب جهانی نشان داده است که نگهداری از چنین گونه‌های باارزشی می‌تواند مستلزم بقای آن‌ها و در شرایطی خاص عاملی برای بازگشت مجدد آن‌ها به طبیعت باشد چنانکه این مورد قبلاً هم در مورد گونه‌هایی نظیر اوریکس عربی امتحان شده است.

ببرها بزرگترین عضو خانواده گربه‌سانان هستند. ببر مازندران زیرگونه ارزشمند و بومی کشور ما بود که در دهه ۱۳۳۰ برای همیشه منقرض شد.

ببرها بزرگترین عضو خانواده گربه‌سانان هستند. ببر مازندران زیرگونه ارزشمند و بومی کشور ما بود که در دهه ۱۳۳۰ برای همیشه منقرض شد.

پلنگ زنگبار

یکی از چند زیرگونه پلنگ‌ها بوده که در گذشته در مجمع‌الجزایر تانزانیا زیست می‌کرده است. مجمع‌الجزایر تانزانیا هفت جزیره هستند که در اقیانوس هند و دور از سواحل شرقی آفریقا واقع شده‌اند. در حقیقت این مجموعه از سه جزیره‌ی بزرگ به انضمام تعدادی جزیره‌های کوچک در اطراف آن‌ها تشکیل شده است. هنوز از نظر فنی انقراض این گربه‌سان بزرگ به طور کامل مورد تایید قرار نگرفته است چرا که گاه و بیگاه گزارشاتی تاییدنشده مبنی بر رویت آن به دست کارشناسان می‌رسد. مطالعات ژنتیکی که در دهه‌ی ۹۰ میلادی روی این حیوان انجام شد، این زیرگونه را با پلنگ‌های آفریقایی در یک گروه قرار داد. یکی از دلایل انقراض این زیرگونه‌ی ارزشمند باور مردم محلی مبنی بر ارتباط میان این حیوان و جادوگران بوده است. مردم بومی به دلیل همین باور غلط پلنگ‌ها را به شکل وحشیانه‌ای قلع و قمع کردند. تا مدت‌ها مردم این منطقه پلنگ‌ها را به چشم شکارچیان شیطانی می‌دیدند که بایستی نسل آن‌ها از بین برده شود. متاسفانه این باور حتی در میان دولتمردان نیز شایع بود. سرانجام در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰ یک طرح حفاظتی کوتاه‌مدت برای این زیرگونه تامین اعتبار شد اما واقعیت این بود که برای حفاظت دیگر خیلی دیر شده بود. تاریخ انقراض همیشگی این زیرگونه را سال ۱۹۹۶ اعلام کرده‌اند.

در اواسط دهه ۱۹۹۰ یک طرح کوتاه‌مدت برای حفاظت از پلنگ زنگبار تامین اعتبار شد اما واقعیت این بود که برای حفاظت دیگر خیلی دیر شده بود.

در اواسط دهه ۱۹۹۰ یک طرح کوتاه‌مدت برای حفاظت از پلنگ زنگبار تامین اعتبار شد اما واقعیت این بود که برای حفاظت دیگر خیلی دیر شده بود.

ببر جاوه

این حیوان از نظر ظاهری شباهت زیادی به ببر مشهور سوماترا دارد. ببر جاوه بومی جزیره اندونزیایی جاوه است و عنوان دومین ببر کوچک دنیا را هم به خود اختصاص داده است. در دهه ۱۸۰۰ میلادی این زیرگونه پراکنش قابل‌ملاحظه‌ای در این منطقه داشت اما متاسفانه مردم محلی آن را مایه مصیبت و بلا می‌دانستند. با توسعه مدنیت در این جزیره رفته‌رفته از جمعیت ببرها کاسته شد. در دهه ۱۹۵۰ تنها ۲۰ ببر جاوه در این منطقه زیست می‌کردند تا اینکه در نهایت این تعداد معدود نیز در سال ۱۹۷۹برای همیشه نابود شدند. از مهمترین دلایل انقراض ببر جاوه می‌توان به تخریب زیستگاه و توسعه کشاورزی اشاره کرد. متاسفانه تلاش‌هایی که در دهه‌ی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ برای حفاظت از این زیرگونه انجام گرفت، با موفقیت قرین نبود و دلیل این مساله را هم می‌توان نداشتن برنامه‌ی مدیریتی صحیح و مهم‌تر از آن فقدان عرصه مناسب برای زیست این جانور عنوان کرد.

extinct4

کرگدن سیاه آفریقایی غربی

در سال ۲۰۰۶ اتحادیه‌ی جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آی‌یو‌سی‌ان) کرگدن با شکوه و پرعظمت سیاه آفریقایی غرب را به عنوان گونه‌ای منقرض‌شده معرفی کرد. این اتفاق پس از آن رخ داد که کارشناسان اعلام کردند که نتوانسته‌اند هیچ ردی را از این حیوان در آخرین زیستگاه‌اش واقع در کشور کامرون پیدا کنند. این زیرگونه یکی از ۴ زیرگونه کرگدن‌ها بوده که امروز همگی به نوعی در معرض تهدیدات جدی هستند. از جمله مهمترین دلایل انقراض این زیرگونه شکار غیرقانونی عنوان شده است. متاسفانه شکارچیان بنابر یک باور کاملاً عامیانه کرگدن‌ها را اغلب به خاطر شاخ‌شان به صورت غیرقانونی شکار می‌کنند. شاخ کرگدن برای استفاده در درمان‌های سنتی به کشورهایی نظیر چین فرستاده می‌شود اما کل این پروسه غیرقانونی است. کرگدنی که شاخ‌اش بریده شود، اغلب درمان نمی‌شود و مرگ بسیار دردناکی را هم تجربه خواهد کرد.

کرگدن‌ها را اغلب به خاطر شاخ‌شان به صورت غیرقانونی شکار می‌کنند. کرگدنی که شاخ‌اش بریده شود، معمولاً درمان نمی‌شود و مرگ بسیار دردناکی را هم تجربه خواهد کرد.

کرگدن‌ها را اغلب به خاطر شاخ‌شان به صورت غیرقانونی شکار می‌کنند. کرگدنی که شاخ‌اش بریده شود، معمولاً درمان نمی‌شود و مرگ بسیار دردناکی را هم تجربه خواهد کرد.

بز کوهی پیرنه

آخرین بزکوهی پیرنه در سال ۲۰۰۰ مرد. بعدها در سال ۲۰۰۹ با استفاده از نمونه‌های پوست آخرین بز کوهی تلف شده، نمونه شبیه‌سازی شده‌ای از آن به دنیا آمد اما این حیوان نیز اندکی پس از تولد بواسطه مشکلات حاد دستگاه تنفسی از دست رفت. کارشناسان دلیل انقراض این حیوان را شکار غیرمجاز عنوان کرده‌اند. هم‌اکنون بسیاری از کارشناسان حفاظت از محیط‌زیست دولت اسپانیا را مقصر اصلی این فاجعه می‌دانند چرا که ظاهراً این دولت بوده که نتوانسته در زمان مناسب بودجه کافی را برای حفاظت از این حیوان ارزشمند مهیا نماید.

extinct6

بوآی نقب‌زن جزیره راند

جزیره‌ی راند (Round Island) یک جزیره‌ی غیرمسکونی واقع در ۲۲.۵ کیلومتری شمال جزیره موریس است. جزیره‌ی مشهور موریس در جنوب غربی اقیانوس هند واقع شده و از نظر جغرافیایی به ماداگاسکار نزدیک است. مار بوآی نقب‌زن گونه‌ای منحصربفرد و بومی این جزیره بود که زندگی در لایه‌های فوقانی و سطوح شیب‌دار آتشفشانی را ترجیح می‌داد. این گونه زیبا و منحصربفرد را در ابتدا در چندین جزیره دیگر واقع در همین منطقه نیز شناسایی کردند اما جمعیت آن از دهه‌ی ۱۹۴۰ به بعد رو به کاهش گذاشت چنانچه در سال ۱۹۴۹ تنها در جزیره راند مار بوآی نقب‌زن یافت شد. آخرین مار بوآی نقب‌زن نیز در سال ۱۹۷۵ مشاهده شد و پس از آن دیگر کوچکترین ردی از این جانور دیده نشد. دلیل انقراض این گونه را معرفی گونه‌های غیربومی از جمله موش‌ها و بز به این منطقه عنوان کرده‌اند. امروزه محقق شده که این گونه‌های غیربومی بودند که زیستگاه ایده‌آل مارهای بوآی نقب‌زن را به طور کل تخریب کردند. ساکنان این جزیره در حال حاضر با معضل جدی حضور همین جانوران مهاجم دست به گریبان هستند.

extinct7

وزغ طلایی

وزغ زیبای طلایی تنها گونه‌ای نیست که ظرف ۴۰ سال اخیر منقرض شده اما بدون‌تردید این گونه یکی از زیباترین و منحصربفردترین گونه‌هایی بوده که طبیعت دیگر نظیر آن را کمتر به خود خواهد دید. این دوزیست زیبا با پوست شفاف و درخشان برای نخستین بار در ارتفاعات کشور کاستاریکا مشاهده شد اما متاسفانه به دلیل آلودگی، گرمایش جهانی و عفونت‌های پوستی قارچی که ریشه‌ی آن‌ها را باید در همین مواد آلاینده جستجو کرد؛ سرانجام توان ادامه بقا را از دست داد و در سال ۱۹۸۹ برای همیشه منقرض گردید.

وزغ زیبای طلایی تنها گونه‌ای نیست که در ظرف ۴۰ سال اخیر منقرض شده اما بدون‌تردید این گونه یکی از زیباترین و منحصربفردترین گونه‌هایی بوده که طبیعت دیگر نظیر آن را کمتر به خود خواهد دید.

وزغ زیبای طلایی تنها گونه‌ای نیست که در ظرف ۴۰ سال اخیر منقرض شده اما بدون‌تردید این گونه یکی از زیباترین و منحصربفردترین گونه‌هایی بوده که طبیعت دیگر نظیر آن را کمتر به خود خواهد دید.

حیوانات عجیبی که نمی‌شناسید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه

چارلز داروین می‌گوید: «انسانی که جرات دارد یک ساعت از عمر خود را به بطالت بگذراند، هیچ‌گاه ارزش حیات را متوجه نخواهد شد.» حیات مفهومی بسیار گسترده است که قرار نیست تنها به کتاب‌های آموزشی زیست‌شناسی محدود شود. دنیای شگفت‌انگیزی که ما در آن زندگی می‌کنیم، ناشناخته‌هایی فراتر از مرز تصوراتمان دارد. در این مقاله شما را با حیواناتی آشنا خواهیم کرد که شاید تا امروز حتی اسم آن‌ها را هم نشنیده و یا حتی عکسی از آن‌ها هم ندیده باشید.

عنکبوت خاردار گردباف (Spiny orb-weaver)

عنکبوت‌های خاردار گردباف یک جنس خاص از عنکبوت‌ها هستند که در زبان علمی به آن‌ها (Gasteracantha) می‌گویند. نام این عنکبوت‌ها برگرفته از خارهای مشخصی است که در ناحیه شکم آن‌ها به چشم می‌خورد. قطر شکم گرد این عنکبوت‌ها می‌تواند به ۳۰ میلی‌متر برسد. با وجود این‌که ناحیه شکمی آن‌ها مختصر شباهتی با پوسته خرچنگ‌ها دارد اما خارهای شکمی باعث می‌شود که آن‌ها با خرچنگ اشتباه گرفته نشوند.

حیوانات جالب

عنکبوت‌های خاردار اغلب رنگ‌های روشن دارند. ناحیه شکمی آن‌ها می‌تواند سفید، نارنجی یا زرد با نشانه‌هایی خاص از رنگ قرمز باشد.

عنکبوت‌های ماده خاردار در ناحیه شکم ۶ خار بزرگ قرمز یا نارنجی دارند در حالی که نرها از لحاظ جثه کوچک‌تر هستند و زواید تیغ‌مانند مذکور را هم ندارند بلکه به جای آن‌ها ۴ الی ۵  پرز سیاه‌رنگ دارند. گزش این جنس از عنکبوت‌ها اغلب برای انسان‌ها بی‌ضرر است و مشکلی ایجاد نمی‌کند اما نباید فراموش کرد که این جنس خاص از گونه‌های مختلفی تشکیل شده است.

یک گونه منحصر به فرد از عنکبوت‌های خاردار، گونه‌ای به نام (Gasteracantha cancriformis) است که در بخش‌هایی از ایالات متحده آمریکا، آمریکای مرکزی و نواحی خاصی از کارائیب یافت می‌شود. این گونه از نظر رنگ و شکل، طیف‌های مختلفی را شامل می‌شود که در آن‌ها حتی رنگ پاها هم می‌تواند با یکدیگر فرق داشته باشد.

آرمادیلوی پری‌شکل صورتی(Pink fairy armadillo)

این گونه، کوچک‌ترین گونه آرمادیلویی است که در دنیا یافت می‌شود. آرمادیلوها پستاندار هستند و یک پوسته چرمی محکم دارند که به زره شبیه است. آرمادیلو (Armadillo)، یک لغت اسپانیایی است که به معنی زره‌پوش کوچک می‌باشد. در حال حاضر در دنیا ۹ جنس و ۲۱ گونه آرمادیلو شناسایی شده است که روش شناسایی برخی از آن‌ها از طریق شمارش بندهایی است که بر روی پوسته زرهی‌شان دیده می‌شود.

حیوان عجیب

آرمادیلوی پری‌شکل صورتی، کوچک‌ترین گونه از آرمادیلوهای شناسایی شده است که طول بدن آن به طور متوسط تنها ۱۰ سانتی‌متر تخمین زده می‌شود.

آرمادیلوی پری‌شکل صورتی در کشور آرژانتین یافت می‌شود. این حیوان با حفر دالان‌هایی در علفزارهای خشک یا دشت‌های صحرایی برای خود لانه می‌سازد و در آن‌جا نیز تشکیل خانواده می‌دهد. این حیوانات اغلب زیرزمین هستند اما در شب‌هنگام از دالان‌های خود خارج شده و به جستجوی غذا می‌پردازند. غذای آن‌ها را اغلب مورچه‌ها تشکیل می‌دهند.

اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آی‌یو‌سی‌ان) داده‌ها را درباره این گونه کافی نمی‌داند و به همین دلیل برای تعیین درجه حفاظتی این حیوان بومی آرژانتین مرکزی لازم است که مطالعات بیش‌تری انجام شود. یکی از دلایل کاهش احتمالی جمعیت آرمادیلوهای پری‌شکل صورتی این است که اغلب به صورت غیرقانونی از طبیعت صید شده و به عنوان حیوان خانگی فروخته می‌شوند در حالی که عمر این حیوان در اسارت بسیار کم است.

میمون دماغ خرطومی (Proboscis monkey)

میمون‌های دماغ خرطومی، بومی جنگل‌ها و مانگروهای بورنئو هستند. این میمون‌ها از میوه‌های نارس تغذیه می‌کنند چرا که میوه‌های رسیده به دلیل گلوکزی که دارند، در معده آن‌ها تبدیل به خمیرمایه می‌شوند. تشکیل این خمیرمایه برای سیستم گوارشی این میمون‌ها به حدی خطرناک است که می‌تواند حتی مرگ آن‌ها را نیز به دنبال داشته باشد.

بعضی از دانشمندان معتقدند که میمون‌های دماغ خرطومی نر از دماغ‌هایشان برای تحریک و اظهار عشق به جنس ماده استفاده می‌کنند اما برخی دیگر از محققین باور دارند که این دماغ‌های بزرگ خرطومی باعث می‌شود که صدای آن‌ها برای هم‌نوعان و در عین حال دشمن‌های احتمالی‌شان رساتر باشد.

حیوان جذاب

میمون‌های دماغ خرطومی در حال حاضر در رده در معرض خطر قرار گرفته‌اند. جنگل‌زدایی و شکار بی‌رویه آن‌ها به دلیل جذابیت ظاهری‌شان از جمله مهم‌ترین تهدیدات بقای اندک جمعیت‌های باقیمانده است.

ماهی بی‌فک (Hagfish)

ماهی‌های بی‌فک، نخستین مخلوقات اقیانوس‌ها هستند که تنها در آب‌های خیلی عمیق اقیانوسی یافت می‌شوند. آن‌ها از نظر شکل ظاهری تاحدودی به مارماهی‌ها شبیه هستند اما آرواره ندارند. این ماهی‌ها از نظر قدرت بینایی بسیار ضعیف هستند و تحقیقات نشان می‌دهد که حس بویایی نقش عمده کار شناسایی را برای آن‌ها انجام می‌دهد.

این موجودات لاشه‌خوار هستند و از بقایای اجسادی که از بخش‌های بالادست اقیانوسی به اعماق می‌رسد، تغذیه می‌کنند اما آن‌ها در عین حال این قابلیت را هم دارند که طعمه‌های زنده‌ای را که از کنارشان رد می‌شوند، بگیرند و از آن‌ها به عنوان غذا استفاده کنند.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد ماهی‌های بی‌فک این است که می‌توانند با تولید لجن باعث آزردگی شکارچیانی نظیر کوسه‌ها شوند. مارماهی‌های کوچک با بیرون دادن این لجن که به سرعت در محیط پخش می‌شوند، به راحتی از شر شکارچیان خلاص می‌شوند.

حلزون

تا به امروز بیش از ۶۰ گونه مختلف از ماهی‌های بی‌فک شناسایی شده که رنگ بدن ‌آن‌ها صورتی، قهوه‌ای یا خاکستری بوده است.

گوزن کاکلی (Tufted deer)

گوزن کاکلی یک گونه کوچک از گوزن‌هاست که در بخش‌های مرتفع جنگل‌های برمه و چین زندگی می‌کند. آن‌ها موهای کاکلی قشنگی دارند و به همین دلیل به آن‌ها گوزن کاکلی گفته می‌شود. اما اگر دقیق‌تر به آن‌ها نگاه کنید، متوجه می‌شوید که در عین حال شبیه یک خون‌آشام زیبا هم هستند. نیش‌های برآمده آن‌ها در اصل همان دندان نیش بلند بالایی است که باعث می‌شود تا شباهت زیادی با خویشاوند نزدیک‌شان گوزن کوچک آسیایی (Muntjac) داشته باشند.

گوزن

گوزن‌های کاکلی، حیواناتی به شدت قلمروطلب هستند و با وجود این‌ که شاخ در آن‌ها کوچک و تحلیل‌رفته است اما با تمام قوا از دندان‌های نیش‌شان برای تعیین قلمرو استفاده می‌کنند.

تخریب زیستگاه و شکار بی‌رویه از جمله مهم‌ترین دلایل کاهش جمعیت آن‌هاست. از آن‌جایی که این گوزن‌های زیبا عادت به زندگی کردن در ارتفاعات بالای ۴۵۰۰ متر دارند بنابراین مطالعه و تحقیق بر روی آن‌ها کار بسیار دشواری است و تاامروز هم کم‌تر از نظر وضعیت حفاظتی بررسی شده‌اند. تا به امروز ۴ زیرگونه از این حیوان شناسایی شده که از بین آن‌ها تنها یک مورد است که از نظر علم رده‌بندی هنوز در مورد آن شک‌هایی وجود دارد.

حباب‌ماهی (Blobfish)

حباب ماهی‌ها در اصل ماهیان آب‌های عمیق متعلق به خانواده (Psychrolutidae) هستند که در آب‌های عمیق دور از سواحل کشورهای استرالیا، تاسمانیا و نیوزلند یافت می‌شوند. طول بدن این ماهی‌ها معمولا کم‌تر از ۳۰ سانتی‌متر است و زیستگاه‌های مطلوب آن‌ها نیز آب‌های اقیانوسی با عمق ۶۰۰ الی ۱۲۰۰ متر هستند. جالب است بدانید در جایی که حباب‌ماهی‌ها هستند، فشار ۶۰ الی ۱۲۰ مرتبه بیش‌ از سطح آب دریاهاست.

اگر تاکنون شکم یک ماهی را باز کرده باشید، حتما یک کیسه بادکنکی شکل را در داخل بدنش مشاهده کرده‌اید. این کیسه بادکنکی نقش مهمی در زندگی ماهی‌ها دارد و باعث می‌شود که آن‌ها بتوانند در آب شناور باقی بمانند. میزان فشاری که در اعماق ۶۰۰ الی ۱۲۰۰ متری به بدن حباب‌ماهی‌ها وارد می‌شود، به قدری زیاد است که باعث می‌شود این کیسه بادکنکی در عمل کارآیی خود را از دست بدهد. حباب‌ماهی‌ها برای جبران این عدم کارآیی کیسه هوا، تدبیر دیگری اندیشیده‌اند. گوشت بدن این نوع از ماهی‌ها ژله مانند است بنابراین چگالی یا مقدار جرم واحد حجم‌شان حتی از آب هم کم‌تر است که باعث می‌شود تا بدن این ماهی‌ها بتواند در آب شناور باقی بماند.

عجیب ترین حیوان

صید ضمنی یکی از دلایل کاهش جمعیت حباب‌ماهی‌هاست.

یکی از معضلات تورهای صیادی این است که زمانی که به بالا کشیده می‌شوند، طیف وسیعی از آبزیان از لاک‌پشت گرفته تا کوسه را که در اصل گونه‌های هدف نیستند از محیط برداشت می‌کنند. این برداشت ناخواسته صید ضمنی نام دارد که می‌تواند برای گونه‌های آسیب‌پذیر تهدیدی جدی باشد. حباب‌ماهی‌ها به هیچ‌وجه شکارچیان ماهری نیستند، آن‌ها عادت دارند که در یک‌جا خود را آویزان کرده و منتظر غذا شوند. بدیهی است که این کم‌تحرکی دلیل گیر افتادن اغلب آن‌ها در تورهای ماهیگیری و صید ضمنی‌شان است.

فوسا (Fossa)

فوسا یک پستاندار گوشتخوار و بومی ماداگاسکار است که ظاهری شبیه گربه دارد. فوسا عضوی از خانواده (Eupleridae) است که تاکنون ۱۰ گونه زنده از آن در ماداگاسکار شناسایی شده است. تازه‌ترین تحقیقات مولکولی نشان می‌دهد که هر ۱۰ گونه زنده این خانواده جد بزرگی داشته‌اند که قریب ۱۸ الی ۲۴ میلیون سال پیش در آفریقا زیست می‌کرده.

فوسا

فوسا گونه‌ای آسیب‌پذیر است و جنگل‌زدایی در ماداگاسکار مهم‌ترین دلیل کاهش جمعیت آن‌هاست.

علیرغم شباهت ظاهری فوسا با گربه‌سانان، یک نکته را در رابطه با آن‌ها نباید فراموش کرد و آن هم این است که فوساها با خانواده خدنگ‌ها قرابت بسیار نزدیکی دارند. افراد خانواده خدنگ‌ها جثه‌ای کوچک تا متوسط، پوزه‌ای دراز، گوش‌های کوچک، دم پرمو و دست و پایی کوتاه دارند. این حیوانات سریع، چابک و بیش فعال در ایران دو گونه به نام‌های خدنگ معمولی و خدنگ کوچک دارند. اگر میرکت‌ها یا دم عصایی‌های آفریقایی را بشناسید، تصور بهتری هم از خدنگ‌ها خواهید داشت.

فوساها خصلت عجیبی دارند، آن‌ها تقریبا ۲۴ ساعته فعال هستند یعنی برخلاف سایر حیوانات که یا در هنگام روز یا در هنگام شب فعالیت می‌کنند، فوساها هم در روز و هم در شب دیده می‌شوند اما زمان اوج فعالیت آن‌ها اوایل صبح، اواخر عصر و اواخر شب است.

با ۶ تا از عجیب‌ و غریب‌ترین موجودات جهان آشنا شوید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه

موجودات عجیب

بسیاری از موجودات زنده بالاخص حشرات زندگی­های عجیب و غریب و حتی باورنکردنی دارند. برخی از آن­ها در کلونی­ها یا اجتماعات بزرگ زندگی می­کنند و به تنهایی قادر به ادامه حیات نیستند، در حالی که برخی دیگر بخش اعظم زندگی­شان را تنها می‌گذرانند. برخی گونه­های حشرات روش­های شگفت­ انگیزی برای پرورش فرزندان­شان دارند و معدودی هم هستند که می­توانند حتی در اجسام جامد یخ­زده زنده بمانند. ما تا چه اندازه با دنیای موجودات عجیب و ناشناخته آشنا هستیم؟ در این مقاله می‌خواهیم شما را با یک دنیای کاملا متفاوت از موجودات عجیب آشنا کنیم.

کشاورزان قارچ

در جنگل‌های استوایی آمریکای مرکزی، درختان به طور مکرر زیر تیغ حملات مورچه‌های برگ‌بُر هستند. این مورچه‌ها از آرواره‌های تیزشان به عنوان قیچی استفاده کرده و با آن برگ درختان را می‌برند.

مورچه‌های کارگر برگ‌بر یک‌هشتم تا یک‌دوم اینچ (۲ الی ۱۴ میلی‌متر) طول دارند و طول بدن ملکه آن‌ها هم در حدود ۱ اینچ (۲۲ میلی‌متر) است. این مورچه‌ها اغلب در جنگل‌های حاره‌ای و حتی جنگل‌هایی که پاکسازی شده‌اند؛ مشاهده می‌شوند.

قطعات بریده شده برگ‌ها توسط این مورچه‌ها به لانه‌های زیرزمینی برده می‌شود. اما این مورچه‌ها نمی‌توانند قطعات برگی را که می‌برند، هضم کنند. مورچه‌هایی که به دنبال غذا می‌گردند، شیره گیاهان مختلف را مزه‌مزه کرده و سایر مورچه‌هایی که در کلونی هستند از قارچ‌هایی که خودشان پرورش می‌دهند، تغذیه می‌کنند.

کلونی مورچه

تصویری از یک کلونی مورچه در حال بریدن برگ درختان

این مورچه‌ها معمولا بستری از کمپوست برای کشت قارچ فراهم می‌کنند. لارو مورچه‌ها از این قارچ‌ها تغذیه کرده و در عین حال از این وعده غذایی دلچسب برای ملکه و فرزندانش هم تدارک می‌بینند. البته مورچه‌های بالغ از شیره برگ تغذیه می‌کنند.

ملکه مورچه‌ها در حدود ۱۵۰ میلیون تخم در طول دوره حیاتش می‌گذارد. این نظام به حدی خوب کار می‌کند که لانه می‌تواند میلیون‌ها مورچه را پشتیبانی کند و ابعاد آن ممکن است که حتی بزرگ‌تر از یک خانه باشد.

یک لانه تکمیل‌شده می‌تواند عرضی در حدود ۱۰۰ فوت (۳۰ متر) و عمقی در حدود ۲۰ فوت (۷ متر) داشته باشد. در لانه این مورچه‌ها ممکن است که بیش از ۸ میلیون مورچه برگ‌بر زندگی کنند.

تا به امروز در حدود ۴۷ گونه از مورچه‌های برگ‌بر شناسایی شده است. مورچه‌های برگ‌بر تنها در نواحی حاره‌ای و تحت حاره قاره آمریکا زیست می‌کنند.

استراتژی این مورچه‌ها به این شکل است که بر روی خطوط طویل جا به جا می‌شوند و از خود بویی به جا می‌گذارند که مسیر لانه را از طریق آن پیدا می‌کنند.

بچه به بغل‌ها

یکی دیگر از موجودات عجیب و غریب، عنکبوت‌های گرگی هستند. عنکبوت‌های گرگی چابک هستند. آن‌ها شکارچیان سریعی هستند که شکارشان را از زمین پیدا می‌کنند. این گروه خاص برای یافتن جفت‌ به چشم‌های تیزشان تکیه می‌کنند، عنکبوت نر سعی می‌کند که از طریق سیگنال‌هایی که با زواید مفصلی بزرگ، تیره و خزمانندش به ماده می‌دهد، وی را جذب کند.

اگر عنکبوت نر موفق شود، آن گاه عنکبوت نر و ماده جفت‌گیری می‌کنند و ماده تخم‌هایش را هر جا که می‌رود، با خود حمل می‌کند.

در خلال این مدت، تخم‌ها در یک توپ بزرگ ابریشمی چسبیده به تارریس‌ها که درست در انتهای شکم عنکبوت می‌باشد، نگهداری می‌شوند. زمانی که نوزادان عنکبوت از تخم خارج شدند، عنکبوت مادر دوباره آن‌ها را با خود حمل می‌کند تا زمانی که خودشان به تنهایی قادر به شکار کردن باشند.

عنکبوت‌های گرگی

اغلب عنکبوت‌های گرگی ۸ میلی‌متر طول دارند و در علف‌زارها، درخت‌زارها و زمین‌های صخره‌ای یافت می‌شوند.

عنکبوت‌های گرگی طول عمری بین ۲ الی ۳ سال دارند. تا به امروز در حدود ۲۴۰۰ گونه از عنکبوت‌های گرگی آن هم در سرتاسر دنیا شناسایی شده است. عنکبوت‌های گرگی کوچک و نازک پا بر روی زمین و در زیستگاه‌های مناسب‌شان شکار می‌کنند.

جالب این جاست که ماده‌ها کیسه تخم را اغلب در نور خورشید گرم می‌کنند تا فرآیند خروج نوزادان از تخم را سرعت ببخشند. هر دفعه بین ۵۰ تا ۱۰۰ نوزاد از تخم خارج می‌شود.

این عنکبوت‌ها معمولا شب‌فعال هستند و به عنوان شکارچیان تک‌زی شناخته می‌شوند. البته برخی از عنکبوت‌های نر هم هستند که به طعمه‌های در حال گذر حمله می‌کنند.

یکی دیگر از خصلت‌های جالب عنکبوت ماده گرگی این است که اگر به هر دلیلی کیسه تخم‌هایش را گم کند، با عصبانیت به دنبال آن می‌گردد.

این عنکبوت‌ها نیش دردناکی دارند و تنها در مواقع بحرانی یا حیاتی از نیش‌شان استفاده می‌کنند. این عنکبوت‌ها اغلب از قابلیت استتار رنگ‌ بدن‌شان برای مخفی شدن استفاده می‌کنند.

پدرهای فداکار

اغلب حشرات وقتی تخم می‌گذارند، تخم‌هایشان را رها می‌کنند و به دنبال زندگی خودشان می‌روند. اما برخی از سِن‌های آبی بزرگ از این قاعده مستثنی هستند،چرا که در آن‌ها حشره ماده با دقت بسیار تخم‌هایش را به پشت حشره نر می‌چسباند. آن گاه حشره نر تخم‌ها را با خود حمل کرده تا نوزادان از تخم خارج شوند و بعد از آن هم پدر باید مطمئن شود که شکارچی فرزندانش را نخواهد خورد.

بعد از آن که سن ماده تخم‌ها را بر پشت سن نر گذاشت، سن نر تخم‌ها را به مدت ۲ هفته با خودش حمل می‌کند و پس از آن نوزادان کم‌کم متولد می‌شوند. نوزادان کوچک در زمان مقرر تلاش می‌کنند تا از پوسته تخم خارج شوند. نقاط چشمی سیاه‌ رنگ نشان می‌دهد که نوزادان در مرحله انتهایی تکامل هستند و آماده خروج از تخم می‌باشند.

هر سِن آبی جوان بعدها تبدیل به یک شکارچی کامل می‌شود که به حشرات، قورباغه‌ها و ماهیان حمله می‌کند. این سِن از پاهای جلویی قدرتمندش برای ضربه زدن و سپس مهار طعمه استفاده می‌کند. سپس منقار یا نوک تیزش را بر فرق سر طعمه می‌کوبد تا بزاقش را که طعمه را فلج می‌کند، به آن تزریق کند. در عین حال بزاق باعث می‌شود که گوشت طعمه کم‌کم حل شود، پس از آن است که شکارچی طعمه را هضم می‌کند.

سن‌های آبی

سن‌ها در حدود ۱۰ سانتی‌متر طول دارند. سن‌های آبی را می‌توان در دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و سایر منابع آبی شیرین سراغ گرفت.

سن‌ها در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا، استرالیا، هندوستان و آسیای جنوب‌شرقی یافت می‌شوند. سن‌ها از هر حیوان آبزی که بتوانند شکار کنند، تغذیه می‌کنند.

طول عمر سن‌ها معمولا بیش از یک سال است. تا به امروز در حدود ۱۶۰ گونه از سن‌ها شناسایی شده است. سن‌های آبی بزرگ معمولا در نواحی گرم‌تر دنیا زیست می‌کنند اما برخی از آن‌ها در بخش‌های شمالی‌تر همچون کانادا نیز یافت می‌شوند.

در سن‌های آبی، حشره ماده در هر دسته ۱۰۰ یا بیش از ۱۰۰ تخم می‌گذارد. این حشرات منحصر به فرد به نام سن‌های نوری هم مشهور هستند چرا که اغلب جذب نور لامپ می‌شوند.

سن‌ها اگر تهدید شوند، نیش می‌زنند یا خودشان را به مردن می‌زنند. در برخی نواحی آسیای جنوب شرقی، سن‌های آبی را می‌خورند و آن‌ها را به عنوان غذایی خوشمزه هم می‌شناسند.

شب‌پره غروب آفتاب

احتمالا تا این جا بسیاری از خوانندگان بر ما خرده گرفته‌اند که چرا حیوانات زیبا را معرفی نمی‌کنیم. درست است که هدف از این مقاله زیبایی‌شناسی نیست اما برای این که شما را هم ناامید نکرده باشیم، قصد داریم تا شما را با یکی از زیباترین حشرات روی کره زمین آشنا کنیم.

شب‌پره غروب آفتاب از راسته موسوم به پروانه‌سانان یکی از گونه‌های زیبایی است که کلکسیون‌داران بسیاری در دنیا به دنبال آن هستند.

الگوی نامتقارن رنگ‌ها بر روی پرهای این شب‌پره حاصل تداخل‌های نوری و پراکنش نور از روی بال‌های منحنی‌شکل‌اش است.

شب‌پره

رنگ‌های هشداردهنده روی بال‌های این شب‌پره به شکارچیان این حس را منتقل می‌کند که این حیوان سمی است.

طول بین دو بال باز این شب‌پره حدود ۱۱ سانتی‌متر است و افراد ناوارد هم اغلب آن‌ها را با پروانه‌ها اشتباه می‌گیرند چرا که رنگ‌آمیزی زیبا، دم‌ها و عادت استراحت این شب‌پره با بال‌های عمودی شکل پروانه‌ها را تداعی می‌کند. ضمنا شفیره آن‌ها شبیه اجسام بی‌جان است. جالب است که مردم ماداگاسکار که این شب‌پره در کشور آن‌ها یافت می‌شود، این باور قدیمی را هم دارند که این شفیره‌ها در اصل روح مردگان آن‌ها را در خود دارند.

 مگس تسه‌تسه

مگس تسه‌تسه از نظر اندازه و شکل ظاهری به پشه خانگی معمولی شبیه است. احتمال گزیدگی توسط مگس تسه‌تسه در نواحی جنوبی صحرای آفریقا زیاد است.

مگس تسه‌تسه

مگس تسه‌تسه از یک خرطوم خیلی بلند برای گزش مهره‌دارانی مانند انسان‌ها و مکیدن خون آن‌ها استفاده می‌کند.

این مگس حامل بیماری انگلی تریپانوسومیازیس آفریقایی (African trypanosomiasis) یا بیماری خواب آلودگی است که منجر به تب، سردرد، درد مفاصل، همراه با حالت تهوع، تورم مغز و مشکلات متعدد از نظر خوابیدن می‌شود.

هر ساله بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر توسط این مگس گزیده می‌شوند اما بخش عمده گزیدگی‌ها همان طور که اشاره شد، مربوط به نواحی جنوب صحرای آفریقا است. آمار مرگ ناشی از این بیماری را ۱۰ هزار نفر تخمین می‌زنند.

مقلدان صدا

پروسه تکامل برخی حشرات را چنان مجهز ساخته که در کمال ناباوری قادر به رمزگشایی نقاط ضعف مورچه­ها و گذر از درب­های ضدسرقت آن‌ها هستند. این تکنیک­های زیرکانه و عجیب به بعضی حشرات نظیر سوسک­های جنس (Paussus) اجازه می‌دهد تا کلونی‌های به ظاهر تسخیرناپذیر مورچه­‌ها را به راحتی فتح کنند.

سوسک­های جنس

سوسک­های جنس (Paussus) می­توانند به راحتی و با تقلید سه نوع زبان شایع در میان مورچه­ها آن‌ها را فریب دهند.

سوسک‌های جنس (Paussus) از یک روش زیرکانه برای ورود به سنگر مورچه ­ها استفاده می­کنند و از این طریق نه ­تنها زندگی بی­ دغدغه­ ای را در لانه مورچه­ ها در پیش می­گیرند بلکه گاه و بی‌گاه از اعضای کلونی مورچه‌ها هم تغذیه می­کنند. تحقیقات دپارتمان حشره­شناسی کالج علم حیات و کشاورزی اکراین نشان می­دهد که این سوسک­ها نه­ تنها با تقلید پیام‌های شیمیایی که مورچه­ ها از طریق آن‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می­کنند، مورچه­ ها را فریب می­دهند بلکه سه صدای مختلف از سه گروه مختلف را نیز همزمان تقلید می­کنند.

مطالعات اخیر حاکی از آن است که سوسک‌های این جنس از سه آوای مختلف برای کپی­ کردن صداهای مورچه­ های کارگر، سرباز و ملکه استفاده می­کنند. سوسک‌ها برای انجام این کار باید بتوانند طول موج پالس و حتی فرکانس صدای‌شان را تغییر دهند و تحقیقات نشان می­دهد که آن‌ها به حدی استادانه این کار را انجام می­دهند که گاه حتی ملکه هم مغلوب آن‌ها می­شود.


موجودات عجیب و غریب؛ با سرسخت‌ترین جانور روی زمین آشنا شوید

مان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه

همین چند وقت پیش بود که دانشمندان موزه‌ی تاریخ طبیعی آمریکا تصمیم گرفتند سرسخت‌ترین مخلوق کره‌ی زمین را در میان هیاهوی بسیار به مخاطبان سراسر جهان معرفی کنند. از نظر شما سرسخت‌ترین موجود کره‌ی زمین چیست؟ اگر ملاک شما جثه و هیکل است که بدون‌تردید راه به جایی نخواهید برد اما اگر معیار انتخاب شما سازگاری با شرایط سخت است، قطعاً به پاسخ درست نزدیک شده‌اید. برای رسیدن به پاسخ این سوال زیاد راه دور نروید، در همین نزدیکی من و شما موجودی حداکثر یک میلی‌متری زیست می‌کند که قلبش برای حیات به شدت می‌تپد: خرس آبی (Water Bear)  نام یک موجود اغلب علف‌خوار میکروسکوپی است که دانشمندان آن را با ‌عنوان «تاردیگرید» (Tardigrade) می‌شناسند. مهم نیست که آن‌ها را به آب جوش بیندازید، در فریزر بگذارید، دهه‌ها بدون آب در صحرای بی‌آب و علف رها کنید یا اینکه حتی به فضا بفرستید، خرس‌های آبی به راحتی از چند قدمی مرگ برمی‌گردند.

خرس‌های آبی مرز نمی‌شناسد

شواهد نشان می‌دهد که خرس‌های آبی می‌توانند طیف وسیعی از شرایط را تحمل کنند؛ چنانکه دانشمندان ردپای آن‌ها را در آب جوش، یخ و حتی فضا هم دنبال کرده‌اند. یک خرس آبی می‌تواند به راحتی چند دهه را در بیابان سپری کند بدون‌ آن‌که حتی یک قطره آب به او برسد. او می‌تواند حتی در گودال‌های فوق‌العاده عمیق اقیانوسی که عمق برخی از آنها به ۱۰ الی ۱۱ کیلومتر هم می‌رسد، دوام بیاورد. جالب اینجاست که این مبارز فناناپذیر یک موجود بی‌مهره به ظاهر ساده است که با همه کوچکی‌اش یک صفت خارق‌العاده دارد و آن‌هم تحمل بسیار زیادش در شرایط سخت است. اما چه چیزی باعث شد که این موجود میکروسکوپی تا بدین اندازه پرطاقت باشد؟ پاسخ به این سوال را می‌توانید در موارد ذیل جستجو کنید:

خرس‌های آبی ۸ پا و دهانی پر از دندانهای تیز دارند.

خرس‌های آبی ۸ پا و دهانی پر از دندانهای تیز دارند.

تغییر شکل، راهکاری برای بقا در شرایط سخت

مطالعات نشان می‌دهند که خرس‌های آبی وقتی در شرایط بی‌آبی حاد و کشنده قرار می‌گیرند، نخستین کاری که انجام می‌دهند این است که شکل بدن خودشان را کلاً تغییر می‌دهند. یک خرس آبی مقاوم در این شرایط نخست کل آب بدنش را از دست می‌دهد. این درحالیست ‌که از دست دادن آب بدن یا همان «دهیدراسیون» (Dehydration) برای انسان بسیار خطرناک است یعنی اگر شما تنها ۵ الی ۸ درصد آب بدن خود را از دست دهید، بدون‌تردید نشانه‌هایی از گیجی و فرسودگی خواهید داشت و از دست دادن بیش از ۱۰ درصد آب بدن به طور قطع منجر به آسیب‌های بسیار جدی فیزیکی و روانی خواهد شد. پژوهشگران باور دارند که از دست دادن ۱۵ الی ۲۵ درصد از آب بدن برای انسان کشنده است. ولی یک خرس آبی نه‌تنها می‌تواند کل آب بدنش را از دست بدهد بلکه حتی در این شرایط باز هم به بقای خود ادامه می‌دهد. دانشمندان معتقدند که یک خرس آبی بخش اعظم آب از دست‌رفته‌ بدنش را با نوعی قند موسوم به (Trehalose) جایگزین می‌کند. در حقیقت این قند همان منجی خرس آبی است چرا که در غیراین‌صورت مرگ این جانور حتمی خواهد بود.

مهم نیست که آنها را به آب جوش بیندازید یا آنها را در فریزر بگذارید یا دهه‌ها بدون آب در صحرای بی‌آب و علف رها کنید یا اینکه حتی به فضا بفرستید، خرسهای آبی به راحتی از چند قدمی مرگ برمی‌گردند.

مهم نیست که آنها را به آب جوش بیندازید یا آنها را در فریزر بگذارید یا دهه‌ها بدون آب در صحرای بی‌آب و علف رها کنید یا اینکه حتی به فضا بفرستید، خرسهای آبی به راحتی از چند قدمی مرگ برمی‌گردند.

جثه‌ی کوچک راهکاری برای فرار از دست شکارچیان

یکی از مهمترین دلایل بقای خرس‌های آبی جثه خیلی خیلی کوچک آن‌هاست. یک خرس آبی بالغ حداکثر می‌تواند حدود یک میلی‌متر یا گاهی ۱٫۵ میلی‌متر رشد کند در حالی‌که اکثر خرس‌های آبی بین ۰٫۳ تا ۰٫۵ میلیمتر هستند. بدیهی است که تحت این شرایط آن‌ها می‌توانند به راحتی خودشان را در لابلای ماسه‌های دریا یا هر جای دیگر پنهان کنند.

از دست دادن ۱۵ الی ۲۵ درصد آب بدن انسان کشنده است این درحالیست که خرس‌های آبی میکروسکوپی نه ‌تنها می‌توانند کل آب بدنشان را از دست بدهند بلکه حتی می‌توانند دهه‌ها در این شرایط به حیات ادامه دهند.

از دست دادن ۱۵ الی ۲۵ درصد آب بدن انسان کشنده است این درحالیست که خرس‌های آبی میکروسکوپی نه ‌تنها می‌توانند کل آب بدنشان را از دست بدهند بلکه حتی می‌توانند دهه‌ها در این شرایط به حیات ادامه دهند.

اسلحه‌‌ی پنهان

دانشمندان با بررسی این جانور در زیرمیکروسکوپ متوجه شدند که در دهان خرس‌های آبی اسلحه‌ای فوق سری پنهان شده است: دندانهای تیز. بررسی‌های بیشتر نشان داد که این علف‌خواران میکروسکوپی در دنیای واقعی خودشان بسیار حریص و درنده هستند. در حقیقت دندان‌های تیز به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به راحتی بافت‌های جلبک‌ها و سایر موادی را که می‌توانند از آنها تغذیه کنند، از هم پاره کنند.

نمایی از دهان یک خرس آبی

نمایی از دهان یک خرس آبی

مسافر کوچکی که در فضا هم زنده ماند

در سال ۲۰۰۷ یک محقق سوئدی به نام «ک. اینگمار جانسن» (K. Ingemar Jonsson) از «دانشگاه کریستینستاد» (Kristianstad University) تحقیقی علمی را آغاز کرد که به واسطه‌ی آن نخستین سفر فضایی پرهیجان خرس‌های آبی رقم خورد. فضای پیمای (FOTON-M3) ماموریت داشت تا خرس‌های آبی را در معرض فضای آزاد قرار دهد، جالب اینجاست که خرس‌های آبی از این ماموریت سخت هم سربلند خارج شدند. هزاران هزار خرس آبی که به این فضاپیما چسبیده بودند، پس از بازگشت به زمین مورد آزمایش قرار گرفتند. نکته حیرت‌آور این بود که جمع کثیری از ماده‌های خرس آبی در همان شرایط سخت و در فضا تخم گذاشته بودند و نوزادان تازه متولد شده نیز وضعیت مطلوبی داشتند. امروز تردیدی برای دانشمندان نیست که بیشتر خرس‌های آبی می‌توانند نه‌تنها در فضا و در شرایط خلاء کامل بلکه حتی در صورت تابش امواج کیهانی هم زنده بمانند. اسلحه‌ی فنا گویی بر خرس‌های آبی بی‌تاثیر است چرا که آن‌ها حتی سطوح کشنده‌ی تشعشعات ماورای بنفش را هم تحمل می‌کنند. جالب این‌جاست که یک خرس آبی میکروسکوپی حتی قادر است فشار اتمسفری به میزان ۶۰۰ بار بیشتر از آنچه که بر سطح زمین وارد می‌شود را هم تحمل کند.

امروز تردیدی برای دانشمندان نیست که بیشتر خرس‌های آبی می‌توانند نه‌تنها در فضا و در شرایط خلاء کامل بلکه حتی در معرض تابش امواج کیهانی یا تحت سطوح کشنده تشعشعات ماورای بنفش هم زنده بمانند.

امروز تردیدی برای دانشمندان نیست که بیشتر خرس‌های آبی می‌توانند نه‌تنها در فضا و در شرایط خلاء کامل بلکه حتی در معرض تابش امواج کیهانی یا تحت سطوح کشنده تشعشعات ماورای بنفش هم زنده بمانند.

آخرین بازمانده

تحقیقات نشان می‌دهد که خرس‌های آبی احتمالاً خیلی پیش از حضور انسان بر روی این کره‌ی خاکی نمودار شده‌اند و آن‌طور که از شواهد برمی‌آید، ظاهراً کوچک‌ترین انگیزه‌ای هم برای انقراض ندارند؛ لذا شاید بتوان آن‌ها را بازماندگان فناناپذیر کره خاکی تلقی کرد. اتحادیه‌ی جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آی‌یو‌سی‌ان) تاکنون وضعیت زیستی خرس‌های آبی را بررسی نکرده است لذا به طور قطع نمی‌توان نظر داد که جمعیت گونه‌های مختلف آن‌ها در روی کره زمین افزایش داشته یا اینکه بالعکس روندی نزولی را طی می‌کنند.

اغلب خرس‌های آبی گیاهخوار هستند و از عصاره جلبک و خزه تغذیه می‌کنند اما تعدادی از آن‌ها هم گوشتخوار هستند و هم‌نوعان خودشان را می‌خورند.

اغلب خرس‌های آبی گیاهخوار هستند و از عصاره جلبک و خزه تغذیه می‌کنند اما تعدادی از آن‌ها هم گوشتخوار هستند و هم‌نوعان خودشان را می‌خورند.

اما یک سوال دیگر در مورد خرس‌های آبی، طول عمر آنها در شرایط عادی است، به نظر شما یک خرس آبی معمولی به صورت طبیعی چند سال عمر می‌کند؟ دانشمندان می‌گویند که گونه‌های مختلف خرس‌های آبی طول عمرهای مختلفی دارند بعنوان مثال طول عمر  (Hypsibius dujardini) که یکی از انواع خرس‌های آبی با پراکنش جهانی است، بین ۴ تا ۱۲ سال تخمین زده شده است درحالی‌که یکی از خویشاوندان بسیار نزدیک همین گونه که در آب شیرین هم یافت می‌شود، به صورت طبیعی تنها ۱ الی ۲ سال عمر می‌کند. شاید به نظر شما هم چنین تفاوتی در میان دو عضو یک خانواده کمی عجیب باشد اما یک فرضیه در مورد طول عمر کمتر این خویشاوند نزدیک وجود دارد، آن هم اینکه خرس‌های آبی که در آب شیرین زندگی می‌کنند اغلب دوره کمون ندارند و گونه مورد نظر ما نیز اتفاقاً جزو آن دسته از خرسهای آبی است که دوره کمون ندارد. دانشمندان معتقدند که همین خصوصیات ساده می‌تواند طول عمر آنها را در مقایسه با یکدیگر بسیار تغییر دهد.

طول عمر طبیعی خرس‌های آبی اغلب با یکدیگر فرق می‌کند و علت این مساله را هم باید در ویژگی‌های متفاوت زیستی آن‌ها جستجو کرد. بعنوان مثال یک گونه از خرس‌های آبی که در اغلب زیستگاه‌های جهان به صورت بومی یافت می‌شود، بین ۴ تا ۱۲ سال عمر می‌کند در حالیکه یکی از خویشاوندان نزدیک همین گونه تنها ۱ الی ۲ سال زیست  می‌کند.

خرس‌های آبی را کجا پیدا کنیم؟

 قلمروی زیستی خرس‌های آبی بسیار فراتر از حدی است که احتمالاً تصور می‌کنید. در یک روز مرطوب به راحتی می‌توان تعدادی از آن‌ها را لابلای خزه‌‌ها و گلسنگ‌ها پیدا کرد اما فراموش نکنید که آن‌ها میکروسکوپی هستند. فسیل‌های کشف‌شده از‌ خرس‌های آبی، تاریخچه حضور آن‌ها را بر روی کره زمین تا دوران زمین‌شناسی کامبرین عقب برده است با این حساب می‌توان گفت که خرس‌های آبی بیش از ۵۰۰ میلیون سال پیش هم روی کره زمین حضور داشته‌اند. در حال حاضر ۹۰۰ گونه از آن‌ها در کل دنیا شناسایی شده است. اغلب خرس‌های آبی از عصاره‌ی خزه‌ها، گلسنگ‌ها و جلبک‌ها تغذیه می‌کنند لذا می‌توان گفت در مکان‌هایی که خزه، گلسنگ یا جلبک باشد، احتمال حضور این گیاهخواران هم بیشتر است اما در عین حال فراموش نکنید تعدادی از آن‌ها گوشتخوار هستند و می‌توانند از سایر هم‌نوعان خودشان تغذیه کنند.

قدمت خرس‌های آبی روی کره زمین به بیش از ۵۰۰ میلیون سال پیش برمی‌گردد و تاکنون ۹۰۰ گونه‌ی متفاوت از آن‌ها در کل دنیا شناسایی شده است.

قدمت خرس‌های آبی روی کره زمین به بیش از ۵۰۰ میلیون سال پیش برمی‌گردد و تاکنون ۹۰۰ گونه‌ی متفاوت از آن‌ها در کل دنیا شناسایی شده است.

دانشمندان از همان زمانی که این موجودات را کشف کردند تا امروز کوچکترین تردیدی در شگفت‌انگیز و متفاوت بودن آن‌ها نداشته و ندارند. مطالعات نشان می‌دهد که در حقیقت توان بالای آن‌ها برای بقا در شرایط سخت است که باعث شده، این موجودات هشت‌پا مرزهای نامتناهی را راحت درنوردند. اغلب گونه‌های خرس آبی موفق به تسخیر مهمترین بوم‌گاه شناخته‌شده در جهان شده‌اند. از بین ۸ بومگاه یا اکوزون شناخته‌شده در روی کره زمین که به ترتیب عبارتند از نئارکتیک (آمریکای شمالی)، پالئارکتیک (اوراسیا و شمال آفریقا)، آفروتروپیک (جنوب صحرای آفریقا)، نئوتروپیک (جنوب آمریکا، آمریکای مرکزی و کارائیب)، آئوسترالاسیا (استرالیا، گینه‌نو و نیوزلند)، ایندومالایا (شبه‌قاره هند، جنوب‌شرقی آسیا و چین)، اوسآنیا (پلی‌نزی، میکرونزی و جزایر فیجی) و جنوبگان کمتر پهنه‌ای را می‌توان سراغ گرفت که خرس‌های آبی پرچم صعودشان را در آنجا به اهتزاز درنیاورده باشند.